بعضی از آدمها لیوانند، هر کاری کنی در تصور آنها کج و کولهای،تاری
بعضی هم سماورند،
نزدیکشان که میشوی تو را به خودت زشت نشان میدهند.
انگار در جنب و جوش تخریب تو اند.
بعضی از آدمها هم حوضی وسط خانهای قدیمی نه اصلا خود برکهاند، زلال و با وقار
با سنگ هم بزنیشان دلشان برای تو میلرزد، تو را دعوت به رقص میکنند.
و کمی بعد محو تماشای تو آرام میگیرند.
از تو زخم خوردهاند اما باز صبورانه تو را صاف نشان میدهند،
آن قدر صاف که از تو ماهی هم میگذرد...
می توانی یک لیوان یا سماور یا برکه ای شفاف انتخاب کنی. انتخاب با توست...